پوریاپوریا، تا این لحظه: 20 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات پوریا

حفظ كردن شعر

در كلاس فردوسى از ما خواستند بيست بيت از شاهنامه مربوط به داستان فريدون را حفظ كنيم كه كار راحتى نبود چون خواندن اشعار بسيار مشكل بود من براى حفظ كردن و درست خواندن و حركات دست و بدن بسيار زحمت كشيدم كه حتى باعث تعجب پدربزرگم شد كه چقدر زحمت كشيده ام و بعد اجراى كلاسى كه فوق العاده بود و باعث شد از روى حركات من به بقيه بچه ها تمرين بدهم و انگار يه جورى معلم كلاس باشم . بيست بيت را در زير مى گزارم كه مربوط به پادشاهى فريدون است :  فریدون چو شد بر جهان کامگار ندانست جز خویشتن شهریار به رسم کیان تاج و تخت مهی بیاراست با کاخ شاهنشهی به روز خجسته سر مهرماه به سر بر نهاد آن کیانی کلاه زمانه بی‌اندوه گشت از بدی گرفتند ...
29 مرداد 1393

اولين شعر فردوسى

            در كلاس فردوسى اولين جلسه شعر آغاز شاهنامه رو به ما ياد دادند و البته با حركات دست و خواندن درست آن .با آقاى دكتر وكيليان كه نويسنده مشهورى هستند ديدار كرديم و درباره داستان نويسى براى ما توضيح دادند و در ضمن گروه فيلمبردارى از تك تك ما فيلم گرفتند و خودمان را معرفى كرديم كه من حسابى آنجا گل كاشتم و خودم را نشان دادم و مورد تشويق همه قرار گرفتم و آقاى دكتر پيرهانى گفتند كه هروقت مرا مى بينند ياد بچگى هاى خودش ميوفتد كه براى من خيلى جالب بود .    ...
15 مرداد 1393

كلاس فردوسى

  يك اتفاق جديد داره ميوفته يه كلاس جديد مربوط به فردوسى كه قراره به صورت يك كار نمايشى بزرگ اجرا بشه و كلى كار بايد انجام بشه  خدا كمكم كنه كه از پسش بربيام و ما قراره به عنوان سفيران صلح و دوستى روى موضوعات فردوسى و قصه هاى ايرانى مسلط بشيم و بعد اونها را به چند زبون اجرا كنيم من در كل به كتاب و داستان و شعر علاقمند هستم و اين كار رو دوست دارم . در ضمن دكتر پيرهانى و خانم دكتر محمد مسئول اصلى اين كار هستن كه اميدارم خوب پيش بره بازهم خبرهاى كار رو خواهم نوشت .    ...
1 مرداد 1393
1